به گزارش خبرگزاری برنا ازگیلان؛ 8 ساله بودم که مادرم در یک تصادف کشته شد. هیچوقت رابطه خوبی بین او و پدرم وجود نداشت، اکثر اوقات با هم اختلاف داشتند و کارشان به کتک کاری میکشید.
حتی یادم میآید وقتی بینشان دعوا میشد پدرم من و برادرم رابه بهانهای تنبیه میکرد و مورد آزار قرار میداد. پدرم بعد از چند ماه از فوت مادرم دوباره ازدواج کرد. در این میان اوضاع بدتر شد. او هیچ اهمیتی به من و برادرم که دوسال از من کوچکتر بود، نمیداد و مرتب ما را تنبیه میکرد یا اینکه به خواستههایمان توجه نمیکرد. تا دوران راهنمایی بیشتر درس نخواندم. بعد از ترک تحصیل شروع به کار کردم، هر کاری انجام میدادم تا پول جمع کنم و از آن خانه پدری که پراز تنش و ناراحتی بود رهاییابم در این دوران وارد جمع دوستانهای شدم که تفریحی موادمخدر مصرف میکردند و در مهمانیهایشان مشروبات میخوردند. دوستانم پیشنهاد میدادند به خاطر اینکه مرگ مادرم را لحظهای فراموش کنم و به یاد خاطرات بد زندگیم نیافتم کمی مواد مصرف کنم و حالم را تغییر دهم.
آنقدر به این کار ادامه دادم که معتاد شدم و تمام پولی که با زحمت در آوردم را خرج مواد کردم. در همین زمان در سن 18سالگی با افسانه دختر همسایهمان آشنا شدم. خیلی دوستش داشتم و دلم میخواست با او ازدواج کنم. اما او و خانوادهاش میدانستند من شرایط خوبی ندارم مخالفت کردند و افسانه را برای تحصیل به راه دور فرستادند. من که از دوران کودکی تا جوانی رنگ خوشی را ندیده بودم، افسانه برای من امیدی بود تا دوباره به زندگی برگردم اما خانوادهاش مانع شدند و اجازه ندادند و من مجدد دچار یاس و ناامیدی شدم و مصرف موادم بیشتر و بیشتر شد.
پدرم وقتی دید من حال و روز خوبی ندارم مرا از خانهاش بیرون کرد و به من گفت دیگر به آن خانه برنگردم. الان مدتی است در پارکها و خیابانها زندگی میکنم و از این شرایط درمانده شدهام. تبلیغ این مرکز مشاوره را در یکی از معابر دیدم. لطفا اگر میتوانید کمکم کنید دیگر از این وضعیت خسته شدهام و میخواهم به زندگی سالم برگردم.
تحلیل کارشناس:
اگر نیازهای مختلف انسان در طول مراحل زندگی تامین نشود، سلامت روان و تعادل فرد در معرض خطر قرار خواهد گرفت. عدم توجه به نیازهای فرزندان (جسمانی و روانی) موجب عدم تعادل میشود در نتیجه بیشتر احتمال بروز اختلالات روانی - اجتماعی وجود خواهد داشت.
فقر عاطفی و روش تربیتی نادرست خانواده در دوران کودکی موجب شده این فرد نتواند در اجتماع خوب ظاهر شود و در برقراری ارتباطات اجتماعی با دیگران ناتوان عمل کند.
با بررسی شرایط این کیس مشاهده می شود عدم توجه به نیازها در دوران کودکی و نوجوانی او را از نظر شخصیتی و فردی حساس و زود رنج شده و کمتر میتواند استرس و ناکامیهای مختلف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی را تحمل کند.
سببشناسی (بررسی علل و عوامل فردی و خانوادگی):
عوامل فردی:
کمبود محبت، اعتماد به نفس پایین، احساس حقارت و تنهایی، دوستیهای نامتعارف و همه اینها عواملی است که موجب شده فرد یک شخصیت کاملاً سست داشته باشد و نتواند در مقابل ناملایمات زندگی دوام بیاورد و در نتیجه به دلیل نداشتن مهارت حل مسئله برای جبران آن گرایش به مواد داشته است.
عوامل خانوادگی :
بیتوجهی و عدم پذیرش از سوی پدر، بدرفتاری جسمی و عاطفی پدر با فرزندان خود، از دست دادن مادر، وجود جوی آشفته در خانواده و عدم توجه به نیازهای روحی و عاطفی فرد در خانواده همچنین شاهد درگیریهای پدر و مادر در دوران کودکی.
اقدامات انجام شده توسط کارشناس مرکز مشاوره:
مصاحبه و ارزیابی اولیه
همدلی با مراجع
جلسات مشاوره با پدر خانواده و آموزش مهارتهای زندگی و فرزندپروری
معرفی به کمپ اعتیاد برای درمان
بعد از ترک موادمخدر ادامه جلسات مشاوره و روان درمانی
تهیه و تنظیم: خدیجه کشاورز کارشناس ارشد روانشناسی بالینی مرکز مشاوره معاونت اجتماعی پلیس گیلان